استاد عبدالرحمن پیرانی دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح در شامگاه پنجشنبه ٨ مهرماه جاری در گروه تلگرامی همگرایی درباب «رسالت انسان در آینهی اسلام» سخن گفت.مشروح سخنان دبیرکل جماعت به شرح زیر است:
الحمدالله والصلاه والسلام علی رسول الله وعلی آله واصحابه و من والاه. ربنا آتنا من لدنک رحمة وهیء لنا من امرنا رشداً
السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته:
ضمن عرض سلام و ادب و احترام دوام عافیت و سلامتی و توفیق عبادت و بندگی شما بزرگواران و خانوادههای مکرم و سایر اهل ایمان را از پیشگاه خداوند خالق معبود مسألت میدارم.
بسیار مسرورم و خداوند بزرگ را شاکر که توفیقی عنایت فرمود تا هرچند غیرحضوری در جمع ایمانی شما بزرگواران و در گروه همگرایی همراه شوم.
امیدوارم این جلسات و اجتماعات با حضور ملائک و نزول نور و رحمت قرین باشد.
عرایضم شامل یک مقدمه و سه محور است.
نخست مقدمه:
از نگاه علما و دانشمندان، وظیفه و رسالت دین حقیقی تبیین و تفسیر وجود و هستی است, این که چه سرنوشتی داشته و چه سرانجامی خواهد داشت و نقش و مأموریت انسان در این هستی چیست و چه فرجامی در انتظار او است.
بدیهی است دین مبین اسلام در جایگاه خاتم ادیان و دین جهانی و جاودان که خود شاهد بر سایر انبیا و ادیان الهی است، وظائف خود را به نحو احسن انجام داده و در مورد هستی و نحوه شکلگیری و مبدأ و مبدُئ آن و مراحل شکلگیری، قوانین و سنتهای حاکم بر هستی و فرجام آن به صورتی واضح و متقن توضیح داده است بویژه به نسبت جایگاه، نقش و رسالت انسان در این هستی بهعنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند در زمین، طبیعت حیات و زندگی این منزل و فرودگاه موقت و غیردائمی و پایانپذیر و سرانجام آن و مرگ و رستاخیز، قرآن مجید به صورتی واضح گویا سخن گفته بهگونهای که میتوان گفت بزرگترین و مهمترین جنبه اعجاز قرآن مجید ارائهی یک جهانبینی ربانی، فراگیر، واقعبینانه و توحیدی و آشنا ساختن انسان با حقایقی است که میتواند به زندگی او هدف و معنا ببخشد.
در این سیاق قابل عرض است معجزه سایر انبیا علی نبینا و علیهم الصلاه و السلام امور و پدیدههایی خارج از رسالت آنها، مقطعی و موقت بوده است. مگر رسالت پیامبر اسلام (ص) قرآن مجید که رسالت و کتاب و معجزه یکی و جاودانه است.
قرآن کتابی است هم حاوی رسالت پیامبر صلیالله علیه و سلم و هم معجزه اوست. اعجاز قرآن نیز جنبههای مختلف دارد:
جنبه علمی:
علمی که به برخی حقایقی علمی و اسرار هستی اشاره نموده است.
از نظر لغوی و بیانی:
به لحاظ لغوی و بیانی فصاحت و بلاغت و نظم کلمات و انسجام کلی رسا و روان بودن، نه شعر است و نه نثر.
از نظر تشریع و قانونگذاری:
از نظر تشریع و قانونگذاری که اولاً تکلیفی فوق توان و طاقت انسان را وضع نکرده و ثانیاً فراتر از قوم، ملت و عصری خاص به قانونگذاری پرداخته است. ثالثاً عدل و قسط را میزان احکام خود قرار داده تا ماندگار باشد.
از نظر بیان سنتها و قوانین حاکم بر هستی:
از نظر بیان قوانین و سنتهای الهی حاکم بر هستی و حیات انسان که فهم آنها راه گشا و هدایتگر است:
برخی از این قانوین سنت های الهی عبارتند از:
قانون تدافع: به عقب راندن متجاوزین از حدود.
قرآن مجید میفرماید «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ» (بقره:٢٥١)
قانون تداول و هلاک ظالمین: «وَتِلْک الْأَیامُ نُدَاوِلُهَا بَینَ النَّاسِ» (آل عمران:١٤٠)
«هَلْ یُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ» (انعام:۴۷)
قانون استبدال یا جایگزین نمودن: «وَإِنْ تَتَوَلَّوْا یسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیرَکمْ ثُمَّ لَا یکونُوا أَمْثَالَکمْ» (محمد:۳۸)
«تَبَارَک الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ لِیکونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا» (فرقان:١)
ازاینرو علمای معاصر میفرمایند امت پیامبر دو گونه هستند.
١- امت دعوت: تمامی انسانها در هر زمان و مکانی تا روز قیامت مخاطب این قرآن هستند.
٢- امت اجابت: کسانی که دین اسلام را پذیرفته و یا میپذیرند.
پس از این مقدمه به محورهای اساسی وظیفه و رسالت انسان میپردازم:
بنا به فرمودهی عالمان و اندیشمندان از جمله ادیب، حکیم و دانشمند ایرانی سده چهارم هجری قمری راغب اصفهانی صاحب مفردات قرآن که میفرماید: «وظایف اصلی و اساسی انسان در این دنیا بر سه محور بندگی خدا و آبادانی زمین و برپایی عدل و قسط است.»
محور نخست بندگی خدا:
قرآن مجید میفرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» (ذاریات:۵۵) «وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ» (اسرا:23)
عبادت ترجمه عملی عقیده و ایمان و باور و فرمانبرداری همراه با محبت و رضایت قلبی است که مسبوق به آگاهی و یقین است. عبادت آگاهانه و مخلصانه پروردگار هستی نشان از شناخت درست حقایق و برگزیدن موضع حکیمانه و عالمانه با خالق معبود و وفای به عهد و پیمان ازلی و همسویی با سایر مخلوقات دارد؛ که فرمود:
"وان من شیء الا یسبح بحمده" یعنی عبادة کونیة وعبادة شرعیة.
تمامی موجودات از این حیث که ذاتاً تابع فرمان و قانون پروردگار هستند و در میسر تحقق فلسفهی خویش حرکت می کنند در واقع خداوند را بندگی میکنند. بندگی خداوند بلندترین مقام و جایگاهی است که انسان میتواند با اراده و انتخاب خود به آن نائل آید. عبادت نه تکلیفی فرو افکندگی بلکه گوهری خواستنی و دوستداشتنی است که در مسیر پویش معنوی و عروج روحی لاجرم باید آن را به یاری طلبید تا بند خودخواهی و طغیانگری از پای جان گشوده شود و فرجام هراسانگیز گناه، نافرمانی، ظلم و معصیت هویدا گردد و زیبایی و عظمت و برتری پرهیزگاری و خیرخواهی و خدمت به خلق بر افساد و نافرمانی جلوهگر شود.
عبادت وسیلهی تعالی روحی و معنوی و زاد و توشهی استقامت در مقابل ناملایمات است:
قرآن مجید از زبان جنها میفرماید: «فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا» (جن:١٣) نقصی در ثواب و یا ظلمی در زیادی گناه و معصیت.
بدیهی است توفیق اجابت فرمان الهی و شکیبایی بر آن نتیجهاش آسایش، آرامش و جایزهاش نصرت و پیروزی و صلح با خدا و کسب رضوان الهی نیل به زندگی متوازن و معنادار است؛ که فرمود: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» (عنکبوت:٩٨)
«وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ» (محمد:۱۷)
در پایان محور نخست ذکر دو نکته ضروری است:
١- عمل صالح و سعی و تلاش یکی از مفاهیم محوری قرآن مجید را به خود اختصاص داده است؛ و دارای دو شرط: اخلاص و در چهارچوب شرع قرار بودن است.
زیرا عمل صالح شرطی اساسی از شروط تحقق ایمان است؛ و جزا و پاداش نیز به عمل و اقدام ارتباط دارد. کما اینکه میزان و معیار تفاوت درجه جایگاه و منزلت اهل ایمان نزد پروردگارشان بهوسیله عمل و عبادت تعیین میشود.
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ و یا:
«وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا» (نساء:١٢٢)
٢- در واقع آیه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» و امثال آن به انواع و اقسام مجاهدتها و عبادتهای مختلف اشاره دارد؛ زیرا علماء فرمودهاند هر عمل و اقدام و خدمتی فردی و یا اجتماعی و یا فرهنگی، مدنی، اقتصادی در چارچوب قواعد دین که در آن خیر و نفعی باشد و نیازی را برآورده سازد و یا به رشد و بالندگی تعالی مادی و معنوی فرد خانواده و جامعه کمک بگند عبادت محسوب میشود.
بنابراین میتوان گفت عبادت اسم جامعی است برای هر آنچه از اقوال و اعمال و رفتار که موردقبول پروردگار است.
محور دوم: آبادانی زمین:
خداوند جل جلاله هستی را خلق نمود و شرایط حیاتی سعادتمندانه را در آن فراهم و انسان را جانشین خود قرار داد تا هم خدا را بندگی کند و هم به آبادانی زمین اهتمام بورزد: «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا»
زیرا آبادانی زمین و اصلاح در آن از مهمترین مقاصدی است که خداوند بشر را به خاطر آن خلق نموده است.
آبادانی یعنی شناخت استعدادها، تواناییها، ثروتها و معادن موجود در زمین و کشف راهها و زمینههای استخراج و به فعلیت رساندن آنها و اهتمام به نیاز هی اساسی انسان مانند: کشاورزی، صنعت و تجارت و تکنولوژی؛ و کما اینکه آموزش، تربیت و تعلیم و تزکیهی انسان از لوازم آبادانی است. شایسته است آبادانی زمین و محیطزیست و ایفای نقش مثبت و سازنده در آن با تمامی انواع و اشکالش در عداد بندگی خداوند قرار گیرد و قرین ایمان و عمل صالح باشد.
نوع انسان که مفتخر به نمایندگی پروردگارش در زمین است برای انجام این ماموریت مورد تکریم خداوند قرار گرفته است مظاهر آن عبارتند از:
نخست: برگزیدن او بهعنوان جانشین خدا در زمین و واگذاری مسؤولیت و امانت آبادانی به او. «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ»(بقره:٣٠)
دو: خلقت او در احسن تقویم و اعتراف به ابعاد مختلف جسمی، روحی، عقلی، فکری، اخلاقی و عاطفی او.
قرآن مجید می فرماید: «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم»
«ان السمع والبصر والفواد کل اولئک کان مسؤولا »
سه: هستی را به تسخیر او در آورده است. «وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (جاثیه:١٣)
چهار: بهمنظور هدایت و راهنمایی او پیامبران و کتابهای آسمانی را فرستاد.
پنج: به انسان قدرت و توان یادگیری علم و دانش و شناخت هستی و قوانین حاکم بر آن عطا نمود.
همانگونه که اشاره شد آبادانی مورد نظر اسلام شامل: تزکیه نفس ، ترویج فضایل اخلاقی، تقویت روح عزت و کرامت و ایثار و ازخودگذشتگی، ترویج ارزشهای والای اخلاقی، دگرپذیری و رواداری و احترام به تنوع جامعه و حقوق شهروندی و نیل به خبرگی و تخصص لازم جهت ادای وظیفه آبادانی در مستوا و طراز استاندارد آن، است.
طبیعی است هر قوم و ملتی که بخواهند مفتاح رشد و تعالی را در اختیار بگیرند بهشرط شایستگی و تلاش و لحاظ نمودن لوازم و شرایط مربوط به زمان و مکان و بهرهگیری درست از تکنولوژی عصر، موفق میشوند.
«السعادة قرارٌ والنجاح قرار والفشل قرار» (سعادت و نیکبختی، موفقیت و پیروزی، شکست و ناکامی، با نوع اراده و تلاش انسان رابطهی تنگاتنگی دارد)
قرآن مجید در گفتگوی با ملائکه در خصوص جانشینی انسان از زبان آنها به دو عامل خطیر خونریزی و فساد و تجاوز به جان و مال و آزادی انسانها که با امر جانشینی و آبادانی زمین در تعارض است اشاره مینماید: «أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ» (بقره:30)؛ زیرا اصل و مبدأ جانشینی و آبادانی زمین برای نیل به حیاتی طیبه در دنیا و آخرت است.
در پایان محور دوم به نظر میرسد عدم اعتراف و احترام نسبت به تنوع و تفاوت های موجود در دنیای اسلام و حاکمیت برداشتهای تنگ نظرانه، دگماتیسم و حقبهجانب و دگرناپذیر و به حاشیه راندن بسیاری از استعدادها از عوامل عقبماندگی ما مسلمانان میباشد.
محور سوم: اقامهی عدل
عدل در لغت حد وسط میان افراط و تقریط است معنای اصطلاحی عدالت، قرار دادن هر چیزی در جای اصلی خود و دادن حق به ذیحق است؛ عدالت در مقابل ظلم قرار دارد. عدالت از صفات پروردگار است و از مفاهیم بنیادین و ارزشهای والا در فلسفه اخلاق، سیاست و حقوق و از قدیمیترین مفاهیمی است که از بامداد تاریخ و تمدن بشر مورد توجه قرار گرفت. عدالت فرزند جامعه، قوانین و فرهنگ حاکم است و میزانی برای آزادی، مساوات و حقوق اساسی انسانها است. هماان گونه که میزان و ترازوی خداوند در دنیا و آخرت است.
خداوند بزرگ در سورهی حدید در باب اهمیت قسط و عدل می فرمایید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید:٢٥)
گویی ارسال رسل، انزال کتب و موازین همگی یک هدف را دنبال مینمایند، اقامهی قسط و اجرای عدالت.
بر اساس این آیه از جمله ی رسالت و مأموریت مهم و گوهری ادیان الهی اقامهی قسط و عدل در میان جوامع بشری بوده است بهویژه دین مبین اسلام که دینی جهانی و جاودانه است و بر منظومهای از مفاهیم و ارزشهایی مانند: آزادی امنیت رشد و تعالی مساوات و عدالت تأکید نموده است.
از آیه « لقد أرسلنا رسلنا » استنباط میشود که نخستین عامل پیشرفت و توسعه و یا در مقابل علت عقب ماندگی فقر و نابسامانی ملتها و دولتها به نحوهی اندیشه سیاسی و چگونگی تعامل با شهروندان است؛ درنتیجه اندیشه بلند سیاسی عادلانه و اعمال سیاستهای حکیمانه و احترام به تنوع موجود در جامعه و رعایت مساوات در توزیع فرصتها و امکانات به آبادانی و پیشرفت و توسعه و صلح و دوستی میانجامد و برعکس حاکمیت اندیشه و سیاستهای تنگنظرانه و متعصبانه و تبعیضآمیز، عامل فقر، عقبماندگی و فرودستی و نارضایتی خواهد بود و تا زمانی که درنتیجه مناسبات غیرعادلانه اجتماعی حاکم بر جامعه شهروندان محروم و قربانی تبعیض از حضور فعال در عرصههای اقتصادی اجتماعی فرهنگی و سیاسی به دور باشند کماکان موقعیت نامناسب آنها بازتولید میشود لذا ضرورت دارد به تدریج برای زدودن موانع و فراهم نمودن زمینه های تحقق عدالت اجتماعی ، اقتصادی ، قضایی و اداری اقدام جدی صورت گیرد.
خداوند بزرگ عدالت را تبیین و شرع را میزان این عدالت قرار داده و اهل ایمان را به برپایی قسط امر فرموده است: «إِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ» (نساء:٥٨) شایسته است هنگام سخن گفتن یا قضاوت کردن در مورد دیگران میزان و ترازوی عدالت را نصب العین خود قرار دهیم.
که فرمود «وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا» (انعام:١٥٣) هرگاه سخن گفتید عادلانه سخن بگویید که اقامهی عدل از ارزشهای والای ربانی و انسانی است و نشان از فرمانبرداری و حرکت برمدار بندگی و مراعات حدود الهی دارد.
امید است شما بزرگواران در ادای بندگی و وظیفهی آبادانی موفق بوده و از جمله قوامین بالقسط باشید.
سربلند و سرافراز باشید
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
نظرات